جستجو
-
۱تصویر
محمد تقی نظام مافی به زهرا سلطان عزت السلطنه
محمد تقی نظام مافی به خواهرش، زهرا سلطان عزت السلطنه، گزیده متن: همشیره عزیزم، پریروز کاغذی از شما رسید. از اینکه آبله تان را کوبیدید و به حرف پیرزن ها گوش ندادید خیلی خوشحال شدم. شرط عقل همین است. اگر از حالت من بخواهید سلامت هستم و ملالی ندارم. هوای اینجا رو به سردی گذاشته است. اغلب خیلی خیلی سخت می شود و لازم به آتش کردن شده است. از بابت تحصیلات محمود خان و معصومه خانم بنویسید. [...] خدمت حضرت علیه عالیه خانم دامت شوکتها عرض بندگی برسانید. [...] محمد تقی.
-
۱تصویر
زهرا سلطان عزت السلطنه به محمد علی نظام مافی (سالار معظم)، ۱۳۲۸ ق
نامه زهرا نظام مافی (زهرا سلطان عزت السلطنه) به برادرش، محمد علی نظام مافی (سالار معظم)؛ گزیده متن: قربانت شوم، این هفته هنوز هیچ کاغذی از شما نرسیده است. اگر از حالت حضرت علیه عالیه خانم و متعلقین خواسته باشید به حمدالله همگی سلامت هستیم. اینجا بهار خیلی خوبی است. خیلی جای شما خالی است که ببینید باغ چه صفایی دارد و تمام گلهای طاووسی و محمدی باز شده اند، مرغابی های جور به جور همیشه سر اسطلخ [استخر] هستند ... اما شبها از دست دزد آسودگی نداریم، دو شب است که دزد می آید خانه وثوق الدوله، آنها بیدار می شوند و از آنجا می آید اینجا. قراولهای ما بیدار بودند و تفنگ انداختند رفتند ... خانه حشمت...
-
۲تصویر
محمد تقی نظام مافی به زهرا سلطان عزت السلطنه، ۱۳۲۸ ق
محمد تقی نظام مافی به خواهرش، زهرا سلطان عزت السلطنه، گزیده متن: همشیره عزیزم، کاغذ مفصلی که نهم رجب نوشته بودید رسید، خوشحال شدم. از کشتن سید عبدالله نوشته بودید و روزنامه های روسیه هم در این باب نوشته بودند. هر چند من اصلاً ضد کشتار هستم به خصوص که اینجور کشتنها با این مایه افسوس نیست. چون آدم خیلی بدی بود و ایرانی ها کم کم می فهمند که این آخوندها چه جانور موذی هستند. مختصر اگر از حالت ما بخواهید سلامت هستیم و هیچ ملالی نداریم. از هر بابت اینجا که هستیم خیلی خوب و با صفا است، به جز این که خیلی خیلی می بارد و وقتی هم که نمی بارد، باز گرفته است. خیلی روزها با آفتاب اینجا کم اند، ولی این هم...
-
۷تصویر
خدیجه سلطان به همسرش رضا قلی خان سالار معظم
نامههای خدیجه سلطان به همسرش رضا قلی خان سالار معظم: پیش نویس نامه ای که درآن به خاطر بی خبری از همسر خود به او گله کرده، از وی خواسته که برای وی نامه بنویسد و او را فراموش نکند، همچنین از احوال سه فرزندشان محمدعلی خان، میرزا تقی خان و زهرا سلطان نوشته است؛ نامهای که در آن خدیجه سلطان نسبت به تصمیم رضاقلی خان سالار معظم برای اعزام محمدعلی خان (پسرش) به بیروت، به جای لندن یا بلژیک، ابراز نارضایتی کرده و از وی خواسته اگر این تصمیم به جهت صرفه جویی، مسافت و یا تقلید از فرمانفرما است از آن صرف نظر کند و از وی میپرسد که اگر بیروت محل مناسبی بود چرا نظام السلطنه فرزند خود را به آنجا نفرستاد...